در جر یانِ فمینیسم و نهضتهای دفاع از حقوق زنان، در غرب گرچه پیامدهای مثبتی را نیز برای زنان به همراه داشت، امّا با بررسی دقیقتر میتوان با قاطعیّت اعلام کرد که آثار منفی آن به مراتب بیشتر بوده است. در جهان معاصر، نوعی جدید از بردهداری و بهرهکشی از زنان، جایگزین بردهداری و ستم شده است. در نظام سرمایهداری، زن ابزار توسعهی اقتصادی و جذب سرمایه است.
پس از انقلاب صنعت ی در اواسط قرن هجدهم میلادی، دنیای غرب، حیات و پیشرفت خود را متّکی به نیروی کار یافت و مسئلهی کار زنان مطرح شد و نظام سرمایه داری غرب، زن را از چند جنبه برای پیشبرد اهداف اقتصادی مفید ارزیابی کرد: ۱- نیروی کار ارزان ۲- پرکردن خلاء جنسیِ مردان ۳- عنصری برای تبلیغات
اتّخاذ مواضع انحراف ی یا افراطی از سوی فمینیستها در کنار عوامل دیگر، موجب انحطاط اخلاقی جوامع، خاصّه در غرب و اشاعهی پدیدهی همجنسگرایی، سستی بنیان خانواده، کاهش جمعیّت، افزایش طلاق، فقر زنان، تغییر نقش زنان و مردان و بروز مشکلات عدیدهی روحی و عاطفی در کودکان و نوجوانان شده است.